متن های عاشقونه
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم
تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتظرم بود...
غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست
اینجا ولی آسمون اشک ریختنم بلد نیست
غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت
فدای برق ناز اون چشای قشنگت
کاش بیایم به باغبونا کمی حرمت بذاریم
احترام دلای شکسته رو نگه داریم
کاش به مهربون ترا دینمونو ادا کنیم
سهم خوشبختیمونو وقف بزرگترا کنیم
کاش یه کاری بکنیم که خستگی ها در بشه
مرهمی بشیم که زخم آدما بهتر بشه
براي مطالعه به ادامه مطلب برويد
1. دوستت
ندارم به اندازه ی اقیانوس ، چون یه روز به آخرش میرسی . دوستت ندارم به
اندازی خورشید. چون غروب میکنه . دوستت دارم . به اندازی روت که هیچوقت
کم نمیشه
2. گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده عاشقی بودم
که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کان
نغمه سر دهم که... من شیدای تو و عاشقانه دوستت دارم
خلاصه داستان
روزنامه خراسان نوشت:
مردی با تسلیم شکوائیه ای به قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل خانه محقر و مخروبه ای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از شهرک های مشهد خریدم اما چون وضعیت مالی مناسبی نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود اجاره دادم.
براي مطالعه به ادامه مطلب برويد
پدري چهار تا بچه را گذاشت توي اتاق و گفت اينجا را مرتب کنيد تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده. از آنجا نگاه ميکرد ميديد کي چه کار ميکند، همانجا رفتار بچه ها را مينوشت توي يک کاغذي که بعد بررسي و حساب و کتاب کند. ... يکي از بچهها که گيج بود، حرف پدر يادش رفت.
برای مطالعه به ادامه مطلب بروید
تعداد صفحات : 35